روز نوشت آرش شعاع شرق

یادداشت های روزانه آرش شعاع شرق

روز نوشت آرش شعاع شرق

یادداشت های روزانه آرش شعاع شرق

روز نوشت آرش شعاع شرق

**بــــــــه نــام خالـــــــــق قلـــــــــــــــم**
این وبلاگ محل درج یادداشت، تحلیل، پژوهش، دیدگاه ها، سخنرانی، عکس (و به طور خلاصه؛ کلیه مطالب) مربوط به اینجانب است.
در ضمن، مطالبی که توسط دیگران درخصوص بنده نوشته و در نشریات یا سایت های غیر متشر می شود نیز، در این وبلاگ بارگذاری خواهد شد.
با تشکر/ آرش شعاع شرق

گفتگوی آرش شعاع شرق با عباس امیری بازیگر پیشکسوت تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران، منتشر شده در ماهنامه پادنگ/ شهریور ۱۳۸۸. با تشکر از دوست خوبم، پوریا نجادی که در طی انجام و اماده سازی این گفتگو یاری رسان من بود.

- لطفا خودتان را معرفی کنید؟

بنده عباس امیری، در سال 1322 در شهر آمل در مازندران به دنیا آمدم.

- چند سالگی به رشت آمدید؟

حدودا از سال 1338 وقتی که 16 سال سن داشتم.

- از چه سالی شروع به کار بازیگری نمودید؟

 بنده ابتدا کار را از تئاتر زیر نظر آقای سید محمد رئیس زاده شروع نمودم.

- دقیقا از چه سالی؟

دقیقا نمی دانم اما بین سالهای 41 و 42 بود

- تا چه سالی تئاتر بازی می نمودید و تعداد تئاترهایی که بازی کردیدرا ذکر کنید؟

بنده تا اوایل انقلاب کار تئاتر انجام می دادم و بیش از 70 و یا 80 نمایش تئاتر بازی نمودم

- لطفا بفرمایید شروع فعالیت تان در سینما و تلوزیون به چه سالی باز می گردد؟

بنده از سال 1360 با بازی در فیلم کوچک جنگلی با آقای افخمی به صورت حرفه ای شروع به کار کردم.

- در فیلم کوچک جنگلی نقش حاج احمد کسمایی را داشتید، آن نقش برایتان چگونه بود؟

بازی در نقش حاج احمد کسمایی در پایان نهضت جنگل برایم خیلی سخت بود، آنجا که حاج احمد در فقر و تنگدستی در لجن و کثیفی زندگی می کند!

- لطفا فهرستی از فیلم ها و سریالهایی که بازی نمودید را ذکر فرمایید.

در فیلم ها و سریالهای زیادی بازی کرده ام که برخی از آنها عبارتند از: فیلم آب را گل نکنیم، فیلم سینمایی عروس، روز شیطان، سریال امام علی«ع» که با آقای میر باقری کار نمودم، سریال تنها ترین سردار، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تفنگ سرپر، سریال شیخ بهایی، سریال مختار نامه که قرار است به زودی پخش شود، سریال یوسف پیامبر، سریال رستگاران، سریال مهر خاموش،جوانی، میعاد در سپیده دم، ریحانه، صید سرد (که در استان گیلان ضبط شد)، چشم به راه، شوق پرواز، کلاه پهلوی، فیلم سینمایی روز واقعه، اثیری (به معنای بلندی و برگزیده) که همراه با زنده یاد خسرو شکیبایی بازی نمودم، جایی در دور دست که نامزد بهترین بازیگر مکمل را کسب نمودم و....

- لطفا نام چند تن از اساتید خود را بگویید.

جناب سید محمد رئیس زاده اولین استاد من است، بنده کار تئاتر را برای اولین بار با ایشان آغاز نمودم.

- از چگونگی آشنایی تان با ایشان بگویید.

جناب رئیس زاده در آن سالها آگهی داده بود. و تست بازیگری می گرفت، بنده هم با توجه به علاقه ای که به هنر داشتم نزد ایشان رفتم و تست دادم و قبول شدم.

- از بازیگران و هنرمندان گیلان و تهران با چه کسانی صمیمی تر هستید و رفت و آمد دارید؟

با آقای رئیس زاده دوست صمیمی هستم، با اکثر هنرمندان و بازیگران در تهران هم دوست و صمیمی ام منتها چون راه بنده با آنها دور است کمتر در تماس هستم..... از هنرمندان در رشت با آقای پورسیفی، بهزاد عشقی و آقای ثابت رفت و آمد خانوادگی داریم.

- از کدامیک از کارهای خود بیشتر راضی هستید؟

بنده از همه کارهای خود رضایت دارم، اما به نظر خودم و به نظر بسیاری از کارشناسان از میان فیلم هایی که بازی نمودم فیلم کوچک جنگلی، سریال امام علی«ع» و سریال یوسف پیامبر از کارهای ماندگارم به حساب می آید

- چطور شد که به بازیگری روی آوردید؟

بنده از سنین کودکی وقتی در شهر آمل سینما افتتاح شد کشش عجیبی به سینما پیدا کردم، در آن زمان نیز تعزیه خوانی رواج زیادی داشت و با توجه به علاقه ای که به بازیگری داشتم با دوستان خود تعزیه اجرا می کردیم... تا اینکه به رشت آمدیم و با توجه به پشتکاری که داشتم وارد کار تئاتر شدم.

- به نظر شما آیا بازیگری شغل خوبی است؟

بنده بازیگری را شغل به حساب نمی آوردم، چون بیشتر یک هنر است و شخص باید علاقمند به این کار باشد و به درآمد آن فکر نکند. بنده اصلا به درآمد آن فکر نمی کنم.

- اگر خداوند دوباره شما را متولد کند باز هم هنر بازیگری را انتخاب می کنید؟

بله... بله... حتما اگر دوباره متولد می شدم باز هم بازیگری را انتخاب می نمودم.

- اهل موسیقی گوش دادن هستید؟

بله- در مواقع بی کاری و هر وقت دلم می گیرد موسیقی گوش می دهم.

- کدامیک از خوانندگان را بیشتر دوست دارید و صدایش را گوش می دهید؟

بنده موسیقی سنتی را ترجیح می دهم و از صدای استاد شجریان لــّذت می برم، از خواننده های محلی گیلان هم صدای استاد پوررضا، ناصر مسعودی، مرحوم عاشورپور و زیبا کناری را بسیار دوست دارم.

- از خوانندگان جدید چطور؟ رپ گوش نمی دهید؟

«می خندد»، نه!..... از میان خوانندگان جدید از شنیدن صدا و اشعار «همای» لذت می برم، جوان مستعد و قابل ترقی است.

- به کدامیک از بازیگران بیشتر علاقه دارید؟

خب من به همه بازیگران علاقه دارم، اما به مرحوم خسرو شکیبایی علاقه خاصی داشتم.

- کدامیک از بازیگران را به عنوان الگوی خود قرار می دهید؟

من هیچ بازیگری را الگوی خود قرار ندادم، ولی همیشه سعی کردم که از تجربیات آنها استفاده کنم، من معتقدم بازیگر نباید تحت تاثیر بازیگر دیگری قرار بگیرد..... بازیگر باید از خودش سبک به خرج دهد و از کس دیگری تقلید نکند.

- چرا همیشه نقش هایتان منفی است؟

اصلا اینطور که شما می فرمایید نیست..... بنده در اولین فیلمم یعنی کوچک جنگلی نقش حاج احمد کسمایی را داشتم و مثبت ترین نقشم در سریال رستگاران بود، خب در سریال حضرت یوسف نقش منفی داشتم ولی در دیگر نقش ها شخصیتی را بازی نمودم که یک تضاد درونی با خانواده خود داشت و نمی توان گفت که نقش هایم اکثرا منفی است.

- بیشتر هنرمندان گیلانی از گیلان رفته اند و پیشرفت خود را در مهاجرات دانسته اند...، چقدر با موضوع مهاجرت موافقید؟

به نظر من بازیگر باید با خلاقیت و هنر خود به مدارج بالا برسد، این مهاجرت ها همیشه باعث پیشرفت نیست در بعضی مواقع نیز بی تاثیر است. البته تمام اینها به ظرفیت و توانایی های هنرمند برمیگردد. متاسفانه آن عده فکر می کنند که در تهران یا شهرستانهای دیگر چه خبر است.

- آیا تا کنون به شما پیشنهاد مهاجرت شده است؟

بسیار زیاد..... اما بنده بخاطر علاقه ام به این شهر به آنها جواب منفی داده ام، به عقیده من این شهر مردمی مهربان و با فرهنگ دارد، در ضمن باید یاد آور شوم آب و هوای این شهر بسار خوب است. بنده این شهر را به تمام شهرهای ایران ترجیح می دهم.

- شما خود را بیشتر گیلانی میدانید یا مازندرانی؟

درست است من در مازندران به دنیا آمدم ولی گیلان بزرگ شده ام، رشد یافته ام و کار تئاتر را در این استان شروع کرده ام و خود را گیلانی میدانم و افتخار می کنم که یک گیلانی هستم ، در ضمن از بسیاری از کسانی که در گیلان متولد شده اند نسبت به این دیار تعصبی ترم.

- آیا تا کنون از شما تجلیل به عمل آمده است؟

بله بسیار زیاد.

- از چه ارگان و یا سازمانی؟

بارها با آقای ضرغامی ملاقات داشته ام و برای فیلم یوسف پیامبر«ع» از من تجلیل به عمل آمد، بخصوص در تاجیکستان با استقبال شدید مردم مواجه شدم ، البته از سوی مقام معظم رهبری نیز به عنوان یکی از بیست نخبه در مازندران از من تجلیل به عمل آمد. کمیته امداد و صدا و سیما نیز از من تجلیل نموده اند.

- مسئولین استان چطور؟ آیا از شما تجلیل نموده اند؟

متاسفانه خیر، البته ب. مسئولین(!) در مراسم اخیری که برای مرحوم فرخ لقا هوشمند گرفتند «اشاره به مراسم چهلم فرخ لقاهوشمند در 29/5/88 در سالن خاتم الانبیاء» حتا با من تماس هم نگرفتند و دعوتم نکردند... و من از طریق یکی از دوستانم مطلع شدم.

- خب با توصیفی که از نحوه برخورد مسئولین استان گیلان و استان مازندران نمودید، باز هم خود را گیلانی می دانید؟

صد درصد...... بنده کاری به نحوه برخورد مسئولین ندارم، ولی مهم برخورد مردم استان است که واقعا از تمام مردم خوب استان بخاطر ابراز علاقه و محبتشان سپاسگزارم.

- آیا در کنار بازیگری کار دوبله هم انجام می دهید؟

خیر- همه این سئوال را از من می پرسند..... صدای من فقط کمی به صدای آقای پرویز بهرامی شباهت دارد...... بنده فقط به جای خودم دوبله کرده ام.

- آیا در کنار بازیگری شغل دیگری هم دارید؟

در آن اوایل- بنده کار عکاسی می کردم و همراه برادرم عکاسی متروپل در سبزه میدان را داشتیم. بعد از مدتی شخصا یک عکاسی باز کردم ولی چون فرصت کار نداشتم آن را تعطیل کردم. در آن زمان که وارد تلوزیون و سینما شدم عده ای(!) از کسانی که به من حسادت می کردند می گفتند. امیری شاگرد عکاسی بود!.....

بنده نزد برادرم کار می کردم و با هم همکار بودیم، فرض مثال شاگرد او بودم.... مگر شاگردی چه بدی دارد؟ بسیاری از مشاهیر دنیا، نویسندگان و بازیگران به نان شب خود محتاج بودند..... بنده هنوز هم که هنوزه خود را شاگرد برادرم می دانم چه در عکاسی و چه در بازیگری!

- منزل شما در رشت است و محل کارتان در تهران، آیا رفت و آمد و مسافت راه برایتان سخت و خسته کننده نیست؟

من دیگر عادت کرده ام..... سخت که هست، من در رستوران های بین راه با همه دوست شده ام و در همه جا با استقبال مردم روبرو هستم [گاهی اوقات با اسکورت پلیس مجبور به حرکت می شوم] و اینها همه مایه دلگرمی من است.

- پس این مزاحمت ها.... عکس و امضاء گرفتن ها شما را آزار نمی دهد؟

نه تنها آزار نمی دهد بلکه وقتی می بینم مردم به هنر و هنرمندان اهمیت می دهند خوشحال می شوم.

- در طول فعالیت های هنری تان چه کسانی مشوقتان بودند؟

آقای رئیس زاده، بهزاد عشقی و امیر ثابت مشوقین من بودند.

- به کسانی که علاقمند به بازیگری اند چه پیشنهادی دارید؟

پیشنهاد من این است در صورتی این حرفه را پیش بگیرند که واقعا علاقمند به آنند، عده ای بخاطر معروف شدن هوس می کنند که بازیگر شوند... انسان وقتی رشته ای از هنر را می خواهد انتخاب کند باید در آن زمینه استعداد داشته باشد. عده ای به بازیگری علاقه دارند و فکر می کنند بازیگری به همین آسانی است.

برای این کار باید پشکار بالایی داشت و زحمات و مشقات زیادی را تحمل نمود. عده ای هستند که به صورت یک شبه راه صد ساله را می روند و آنها هم ماندگار نیستند.

- سخت ترین قسمت بازی شما در کدام فیلم یا سریال و مربوط به چه قسمتی از آن بود؟

هر فیلم سختی خاص خود را دارد ولی در سریال رستگاران آن قسمت که «صمصامی» باید وانمود می کرد که نمی تواند قبول کند دوست قدیمی اش به او کلک زده، خیلی سخت بود.

- به نظر شما موفق ترین چهره ها ی سینمای ایران چه کسانی هستند؟

چهره‌های ماندگار زیادند، اما موفقیت در جاهایی مقطعی است. خانم معتمدآریا به نظرم موفق همیشگی هستند. خانم نیکی کریمی، مرحوم خسرو شکیبایی و آقای انتظامی...... البته خانم حمیده خیرآبادی و ثریا قاسمی و دیگر بزرگان هم به دلیل زحمات زیادی که برای سینما کشیده اند قابل احترامند و از شخصیت‌های والایی برخوردارند.

-         به نظر شما چقدر توانسته‌اید از توانایی‌های خود در بازیگری استفاده کنید؟

بنده تا آنجا که امکان داشته از توانایی‌هایم استفاده کردم... اما بعضی نقش‌ها هست که آدم حس می‌کند باید از خود توانایی بیشتری نشان دهد. بنده در فیلم یوسف پیامبر(ع) تمامی سعی‌ام را کردم، تا آنجا که خانم کتایون ریاحی به من گفتند: تو بزرگترین آنخ مائوی جهان هستی!

-         اهل مطالعه هم هستید؟

بنده زیاد مطالعه نمی‌کنم و بیشتر ترجیح می‌دهم فیلم ببینم... البته مطالعه چیز بسار خوبی است، مطالعه نکردن بنده بیشتر بخاطر مشغله کاری و نداشتن وقت است.

-         اگر وقت آزاد داشته باشید ترجیح می‌دهید چه کتاب‌هایی بخوانید؟

شاهنامه فردوسی، حافظ، خیام و سعدی از کتاب‌های ارزشمندی هستند که آنها را دوست دارم و اگر وقت داشته باشم می‌خوانم.

-     اخیرا کتابی با عنوان «تاریخ تئاتر رشت از سال 1332 تا 1383» منتشر شد ولی هیچ گونه نامی از شما آورده نشد ! تصویر می‌کنید چرا مولف نامی از شما نیاورده است؟

کسانی که با زندگی من و کار‌های تئاتر‌ام آشنایی دارند می‌دانند که از سال 41 تا سال‌های اوایل انقلاب قبل از بازی در کوچک جنگلی کار تئاتر انجام می‌دادم و آقایان عشقی و رئیس‌زاده و... زنده‌اند و شاهد ماجرا... ولی این موضوع که چرا مولف نام مرا در کتاب خود نیاورده را باید از خودشان سئوال کرد اگر کتاب را با دقت مطالعه بفرمایید می‌بینید نام آقای کیومرث ملک مطیعی را هم نیاورده! باز هم تاکید می‌کنم نیاوردن نام من در کتاب هیچ اهمیتی برای بنده ندارد چرا که ارزش تحقیقی آن کتاب بسیار پایین است.

-         در مورد کتاب «تاریخ نمایش در گیلان» چطور؟ نظرتان چیست؟

اگر محققی این کتاب را با دقت مطالعه کند متوجه می‌شود که مطالب با غرض ورزی به نگارش درآمده، مولف کتابی که فرمودید در دهه 20 بجز اجرای چند نمایش سبُک تئاتر، کاری انجام نداده‌اند. ولی همیشه از وی به عنوان پیشکسوت تئاتر گیلان تجلیل می‌کنند. ایشان در کتاب خود دروغ‌های زیادی را به آقای رئیس‌ زاده نسبت داده‌اند و حملات زیادی به وی نمودند که به نظر من کار صحیحی انجام ندادند. مولف در کتاب خود عنوان میدارد که رئیس‌زاده یک توده‌ای بود! مگر در دهه 20 چند حزب در ایران وجود داشت؟ توده‌ای بودنش چه ارتباطی با فعالیت‌های هنری‌اش دارد؟

-          در همان دوران که کتاب «تاریخ نمایش در گیلان» چاپ شد در هفته‌نامه کادح نقدهای فراوانی بر آن شد آیا آنها را خواندید؟

بله- برخی از آن مقالات را خواندم، در آن مقالات به موضوعات جالبی اشاره شده بود که به نظر من نقد‌هایی کاملا اصولی و با ظرافت خاص بود.

-         بگذریم.... به تدریس بازیگری یا تئاتر علاقه‌ای ندارید؟

پیشنهاد‌های زیادی در این خصوص از تهران و بسیاری از شهرستان‌ها به من شد ولی قبول نکردم... چون کار بسیار سختی است.

-         در یک نگاه کلی تئاتر قبل از انقلاب را با تئاتر‌هایی که امروزه به نمایش در می‌آید چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من تئاتر‌هایی که امروزه برگزار می‌شود از نظر محتوا، دکور، صحنه و نوع بازی بازیگرها نسبت به تئاترهایی که در قدیم اجرا می‌شد بسیار ضعیف است.

-         دو خاطره شیرین از کار در سریال‌هایتان تعریف می‌فرمایید؟

بله... شیرین‌ترین خاطره من مربوط به فیلم کوچک جنگلی است.... برای بازی در فیلم کوچک جنگلی باید دوره اسب‌سواری می‌دیدیم. یک روز باید با اسب از یک مانع حدود پنجاه سانتی پرش می‌کردیم که ناگهان وقتی اسب به مانع رسید خودش پرید آن طرف مانع و مرا پرت کرد این طرف مانع.... خاطره دیگر مربوط به سریال یوسف پیامبر(ع) است به آن قسمتی بر می‌گردد که آمن هوتپ مرده بود و باید او را داخل کشتی می‌گذاشتیم و برای مومیایی کردن به آنسوی آب می‌بردیم که ناگهان کشتی سوراخ می‌شود!..... و نزدیک بود غرق شویم! عمق آب هم زیاد بود!

-         دو خاطره‌ای که تعریف کردید تلخ بود که!

برای من بسیار شیرین است، چون بازی در فیلم کوچک جنگلی نخستین کار فیلم سینمایی من بود و خاطره دومم چیزی شبه معجزه بود! بنده در زمان ساخت «یوسف پیامبر» بارها معجزه را احساس کردم. مثلا در جایی که هوای ابری میخواستیم هوا ابری می‌شد و هر وقت باران میخواستیم، باران می‌بارید! مطمئنم که این رویدادها، اتــّفاقات ساده‌ای نبوده و معجزه بود!

-         جناب امیری از اینکه لطف فرمودید و به سئوالات ما جواب دادید سپاسگزارم، در پایان چه سخنی با خوانندگان گرامی دارید؟

در پایان برای شما و همه هنرمندان گیلانی آرزوی موفقیت دارم... موفقیت یک هنرمند گیلانی برای من باعث افتخار است و امیدوارم که هنرمندان گیلانی همیشه در عرصه هنر پیش قدم باشند، برای تئاتر گیلان هم آرزوی موفقیت می‌کنم، زمانی تئاتر در گیلان حرف اول را می‌زد، امیدوارم روزی دوباره به جایگاهش باز گردد، همیشه خوش و خرم باشید.             

           

 

نظرات  (۰)

شما اولین نفری باشید که برای آرش نظر می گذارد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">